تاریخ پارچه و نساجی ایران

lتاریخ پارچه و نساجی در ایران

تاریخ آغاز صنعت در ایران را نمی توان به طور قطعی و با دقت تعیین کرد هنر ریسندگی بافتن پارچه و فرش از هنرهای معروف ایرانیان است  کمک و خدمت صنعت کار ایرانی به پیشرفت هنر و صنعت در هیچ جا مانند تو سعه ی صنعت نساجی آشکار نیست بافتن انواع قالی و مفروش نمودن کاخ ها و تالارها از زمان های گذشته از هنرهای ویژه های  ایرانیان بوده است ایران در طول چند هزار سال تاریخ هنر خود بر سیر تحول هنر در سراسر جهان تاثیر گذاشته است و هنرمندان از نظر مهارت در شیوه های بافند گی استفاده از جنس و تناسب مقیاس نقش ها با نوع مصرف پارچه همواره دقت کرده اند هم چنین در زیبایی  طرح ها و حتی الهام آثار جدید تر در نقش پردازی از افسانه ها یا سنت های کهن کار هنر مندان ایرانی مشهور است زمانی که فنون بافندگی پیچیده و  مهارت ایرانیان مورد بررسی قرار می گیرد می توان استنباط کرد که این جامعه سخت پر مشغله و سطح زندگی در آن بسیار پیشرفته بوده است و هنگامی که روش های فنی این صنعت از یک منطقه به منطقه ی دیگر منتقل می شود می توان نتیجه گرفت که سایر کارهای فنی هنری و احتمالا عقاید سیاسی اقتصادی و مذهبی نیز در همان جهت سیر کرده است

بشر از ابتدای زندگی بر روی کره ی زمین بعد از هوا آب و غذا نیاز به پوششی مناسب را برای مقابله با تغییرات آب و هواییدر خود احساس کرده و قبل از هر پیز به فکر  تهیه ی لباس افتاده است او با استفاده از حداقل از امکانات موجود و با استفاده از پوست حیواناتی که شکار می کرد برای خود تن پوشی تهیه می نمود ودر طی زمان با تحولات زندگی شیوه های پارچه دبافی را ابداع کرده و با تابیدن الیاف گیاهی و حیوانی نخ و سپس پارچه تهیه نموده است اگرچه  پوششدر ابتدا به عنوان محافظت از بدن به کار می رفت  اما با شروع زندگی اجتماعی انسان و رشد و ترقی فرهنگ و تمدن در جوامع بشری از این محدوده فراتر رفته است

ویل دورانت معتقد است  که از آن زمانی که انسان توانست سوزن و سنجاق بسازد به کار رفتن پارچه پرداخت یا به عبارتی دیگر از زمانی که انسان به کار بافندگی پرداخت بر حسب ضرورت و اقتضا سوزن و سنجاق را ساخت بشر  در ابتدا با پشم گوسفند و الیاف گیاهی برای خود تن پوش تهیه کرد پس از تولید پارچه به فکر زیبایی و رنگ آن افتاد و از عصاره ی گیاهان و خاک های ملون موجود  در محیط زندگی خود استفاده نمود و پارچه ها را با آن ها رنگ کرد به این ترتیب لباس های رنگا رنگ برای فرمانروایان و پادشاهان تهیه  شدند اقوام مختلف در سراسر جهان بنابر مقتضیات و سنن خود به ایجاد لباس های گونا گون پرداختند ودر طراحی پارچه و لباس دوخت و تزیین لباس ابتکارات زیادی را به کار  بردند تا جایی که لباس همچون سایر وسایل وابزار زندگی رجلوه گاه ذوق بشری شد

 به گفته سرجان مارشال ایران در طول هفت هزار سال تاریخ هنر خود بر سیر تحول هنر در سراسر جهان تاثیر زیادی گذاشته است در بررسی تحول صنعت نساجی در ایران  می توان به نوشته های تاریخی مراجعه نمود ایران در زمینه ی گسترش نساجی از موقعیت جغرافیایی خود سود برده است برای مثال کشور چین در خاور دور در بافندگی ابریشم های لطیف تجربه یی زیادی داشت در آسیای مرکزی پشم الیاف حیوانی تولید  می شد  که در بافتن گلیم و قالی مورد استفاده  می گرفت و مردم آشضور در بافتن کتان و پشم معروف بودند ودر کشورهای هند نیز در سمت جنوب کشت پنبه توسعه یافته بود و کشور ایران توانست از تمام این منابع بهره گیرد واز آن ها برای توسعه ی صنعت نساجی استفاده کند

 مداراک باستان شناسی نشان می دهند که قدمت تولید و استفاده از منسوجات به چند هزار سال پیش از میلاد می رسد ابزار مکشوفه از مراکز اولیه ی زندگی بشر حکایت از آن دارد که انسان عصر حجر به کمک دوک ریسندگی ساده نخ تولید کرده و سپس یک دستگاه ساده ی بافندگی اختراع نموده و پارچه بافته است یافتن تعدادی دوک در مکان های باستانی که از گل رس پخته یا از سنگ ساخته شده اند نشان دهنده ی آن است که انسان قدیم اصول اولیه ی صنعت نساجی را می شناخته و همراه با رشد اجتماعی و اقتصادی جوامع بشری پارچه بافی نیز پیشرفت نموده است

 براساس اسناد و مداراک معتبری که در نتیجه ی کاوش ها  و تحقیقات دانشمندان در قرن اخیر به دست آمده است ایرانیان یکی از نخستین مللی بودند که کار بافندگی پارچه را شروع کردند و تاریخ آغاز پارچه بافی در ایران به زمان های خیلی دور می رسد نخ ریسی و پارچه بافی از کهن ترین پیشه هایی جهان هستند پارچه هایی  که یافت  شده اند که قدمتشان به دوره یی نو سنگی می رسد به این ترتیب ساکنین باستانی ایران حتی در دوره ی دوم سنگی یا دوره یی مشهور به عصر حجر میانی با فن پارچه بافی آشنا بودند

برگرفته از کتاب تاریخ پارچه و نساجی فریده طالب پور

الیاف طبیعی مورد استفاده در پارچه بافی

الیاف طبیعی مورد استفاده در پارچه بافی

در بررسی چگونگی آغاز فن با فندگی وسیر تحول و تکامل آن باید به ناچار به بررسی انواع الیافی که از آن ها پارچه و پوشاک تهیه می شد پرداخت بعد داز الیاف هم دو مین مسئله ی مهم دوک نخ ریسی و روش های  ریسندگی نخ و نیز ابزار بافندگی  پارچه اهمیت دارند براساس شواهد تاریخی پشم گوسفندان از شروع دوره ی نو سنگی در بافن پارچه مورد استفاده قرار گرفته است اهلی کردن گوسفند احتمالا در فلات ایران آغاز شده است  و تاریخ آن به دوره ی نو سنگی می رسد در اوایل عصر حجر گوسفند نه تنها برای قربانی استفاده می شد  بلکه  از شیر آن نیز استفاده می کردند و پشم گوسفند را می چیدند زیرا فن ریسندگی و بافندگی پیشرفت کرده بودند  ابریشم نوع دیگری از الیاف حیوانی است که در ابتدا چینی ها از آن استفاده نموده اند در هزاره ی اول قبل از میلاد ایرانیان نیز ابریشم تولید می کردند اولین آثار استفاده از ابریشم چین در آیای مرکزی در نیمه ی هزاره ی اول قبل از میلاد دیده می شود الیاف گیاهی نیز از گذشته های دوور مورد توجه  انسان بوده و از آن ها برای تولید منسو جات استفاده کرده است در دوره ی نو سنگی از الیاف کتان در بافت پارچه استفاده شده است در ایران محال کشت کتان  کوه پایه های شمال و غرب بوده است کنف نیز از الیافی است که از دوره های قدیم برای تولید منسوجات مورد توجه بشر بوده است احتمالا کنف در دوره ی نو سنگی جدید به عنوان ماده ی  غذایی نیز استفاده می شد پنبه گیاهی است که در ابتدا در هند استفاده شده  ودر موهنجوار دارو و شواهدی به دست آمده است که نشان می دهد در حدود سه هزار سال قبل از میلاد  پنبه در بافت پارچه استفاده می شد پنبه احتمالا در اوایل هزاره یاول به ایران وارد شده است در دوره ی سنا خر یب  پادشاه آشوردر

۶۹۴قبل از میلاد پنبه در بین النهرین کشت می شد پلینی مورخ رومی کشت پنبه را در بحرین و خلیج فارس در قرن اول میلادی گزارش داده است

تحول وتکامل ریسندگی نخ

آثار و شواهد باستان شناسی نشان می دهند  که بشر از دوران اولیه با فنون ریسندگی آشنایی کامل داشت انسان اولیه به این نکته پی برده بود که با تابیدن الیاف طبیعی مانند پشم می توان نخ تولید کرد او کم کم توانست با تولید نخ های بلند برای استفاده در پارچه بافی نخ تولید شده را به صورت بسته بندی مناسبی پیچید تابیدن الیاف به هم تولید نخ و پیچیدن بستهی بزرگ تر نخ سه مرحله یمهم در تهیه و ریسندگی نخ هستند در طی قرن ها اختراعات زیادی براساس همین اصول انجام شده که در نهایت به ماشینی شدن صنعت ریسندگی نخ انجامیده است  به استناد یافته های باستان شناسی اولین وسیله ی نخ ریسی دو ک ساده بود که در اوایل دوره ی نو سنگی اختراع شد دوک دستی وسیله ی تبدیل الیاف به نخ بود ودر توسعه ی پارچه بافی نقش مهمی داشت در دهکده  های پیش تاریخ مانند چشمه علی در ری تپه ی پیز دلی در آذربایجان و تل باکون در فارس اولین دو ک های دستی سوراخ دار یافت  شده است  یک دوک ساده شامل سه قسمت است  یک میله ی چوبی یا فلزی در وسط یک وزنه ی سنگی در پایین  و یک قلاب در بالا دوک ساده حدود چهار هزار سال تنها وسیله یی اساسی برای تولید نخ بود در هزاره ی چهارم قبل از میلاد استفاده دوک بلند که منحجر به تولید نخ بهتری می شد رواج یافت روی یک مهر استوانه یی که از چغا میش خوزستان به دست آمده است و قدمت آن به ۳۳۰۰ قبل از میلاد می رسد  زنی در حال نخ ریسی دیده می شود  اوروی سکویی نشسته است و دوک  بلندی در دست دارد و با دست دیگرش  نخ را کنترل می کند مهر قدیمی  دیگری نیز از این منطقه یافت شده است که سه زن  را در حال نخ ریسی با دوک بلند نشان می دهد   در تپه حصار دامغان یک میله ی مسی متعلق به سه هزار سال قبل از میلاد به دست آمده است که با آن نخ های نازک تابیده می شد هم چنین دو ک های نخ ریسی سنگی و سفالی در بسیاری از تپه های متعلق به دوران پیش از تاریخ در نقاط مختلف ایران به دست آمده است که با نخ های نازک تابیده می شد هم چنین دوک های نخ ریسی سنگی و سفالی در بسیاری از تپه های متعلق به دوران پیش از تاریخ در نقاط مختلف  ایران به دست آمده است که آگاهی مردم آن دوران را با فنون ریسندگی و بافندگی نمایان می کند

در حدود هزار سال پیش چرخ ریسندگی دستی اختراع شد که بیشتری  نسبت به دوک ساده داشت مکانیزه شدن دستگاههای ریسندگی از سال ۱۵۵۵میلادی با اختراع چرخ ریسندگی ساکسونی آغاز شد این دستگاه قادر به تابیدن و پیچیدن هم زمان نخ بود  ماشین نخ ریسی ساموئل کرو مپتون در سال ۱۷۷۹ میلادی باعث شد که نخ بیش از میزان مورد نیاز تهیه شود

در سال ۱۷۷۰میلادی اولین ماشین ریسندگی خود کار ساخته شد و حدود پنجاه سال طول کشید تا چرخ های ریسندگی مکانیکی جایگزین چرخ های ریسندگی دستی شوند در سال ۱۸۲۸میلادی دستگاه رینگ ساخته شد که تولید سریع تر نخ با هزینه ی کم تر میسر شد امروزه  این ماشین آلات برای تولید نخ در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می گیرند

دستگاههای بافندگی

تحول و تکامل دستگاهای با فندگی

بافندگی پارچه از صنایع دستی کهن ایران به شمار می رود و منبع  وماخذی که بتواند راه گشای شناخت ابزار کار و و دستگاهای بافندگی مردم دوران های مختلف باشد در دست نیست ولی آنچه که قطعی به نظر می رسد این است که ماشین های بافندگی از زمان به وجود آمدن  اولین دستگاه بافندگی دستی تا تبدیل آن به ماشین های عظیم خودکار دوره ی تکمیلی قابل ملاحظه ای را پشت سر گذاشته اید مطالعات نشان می دهند که روش  کار ماشین های جدید شبیه به کار دستگاههای بافندگیث را ایجاد کرد که این سطح از بافت دو دسته نخ عمود بر هم تشکیل می شود سری اول نخ هایی است که در جهت طول پارچه قرار می گیرند و به آن ها نخ تار می گویند سری دوم نخ هایی است که در جهت عرض پارچه قرار می گیرند و به آن ها نخ پود می گویند

در تاریخ پارچه بافی ایران دستگاههای بافندگی متنوعی به چشم می خورد از دستگاه بافندگی افقی و زمینی عشایر که تاریخ استفاده آ؛ن به هزاره ی رسوم قبل از میلاد می رسد تا دستگاههای مرکب چند ورودی و بالاخره دستگاه کششی که پیش در آمد دستگاه ژاکارد ارو پاییان است اولین مدرک مهم بافندگی در ایران مربوط به هزاره ی هفتم و ششم قبل از میلاد در تپه علی کش در دهلران است که به صورت اثر بافت حصیر و سبد بر روی مکان های مسکونی بر جا مانده است اولین اثر مهم مربوط به نخ های بافته شده در هزارهی پنجم قبل از میلاد از تپه ی یحی در کرمان به دست آمده است بنابراین در هزاره ی پنجم روستا نشینان ایران قادر بودند که با استفاده از پشم و ریسندگی و دارهای زمینی پارچه ببا فند

قدیمی  ترین دستگاه بافندگی شناخته شده متعلق به کشور مصر است که به صورت افقی یا زمینی بود و تصویر آن روی ظرف مصری ما قبل تاریخ دیده می شود در نقاشی های معبدی از سلسه دوازدهم به بعد نقش دستگاه عمودی یا ایستاده نیز دیده می شود در این دستگاه نخ های تار در یک چهار چوب افقی کاملا کشیده قرار می گرفتند و نخ پود از لابه لای نخ های تار عبور داده می شدت

اولین روش تولید پارچه عبارت بود از آویختن نخ های  تار از یک چوب افقی و کند سپس نخ های پود از میان نخ هایب تار عبور داده می شد در دستگاههای بعدی نخ های تار به دور یک چهار چوب افقیپیچیده می شدند و تحت کشش قرار می گرفتند و نخ پود از لابه لای نخ های تار عبور داده می شد  با این دستگاه پارچه با طول کوتاه بافته می شد به منظور رفع این مشکل در قرون بعد نخ تار روی غلتکی پیچیده شد ودر دستگاه بافندگی دستی قرار گرفت و با نخ پود بافته شد تا اواسط قرن نوزدهم میلادی این دستگاه برای بافتن پارچه استفاده می شد اولین تحول در فناوری دستگاههای بافندگی را جان کی در ۱۷۳۳میلادی به وجود آورد اختراع او که روش  پرتاب سریع ماکو بود سرعت بافندگی را بالا برد در سال ۱۷۸۵میلادی ادموند کارت رایت دستگاه مکانیکی بافندگی را ابداع کرد و هم زمان با استفاده  از انرژی بخار دستگاههای بافندگی با نیروی بخار به حرکت در آمدند

برگرفته از کتاب تاریخ پوشاک و نساجی فریده طالب پور

ساختمان پارچه

تجزیه فنی پارچه

ترتیب  به هم پیوستگی تار و پود تراکم نخها در واحد سطح پارچه جنس نمره  و ساختمان نخهای مصرفی نوع بافت عرض و کناره پارچه وهمچنین نوع عملیات تکمیلی و موادی که دراین عملیات مورد استفاده قرار می گیرد همگی روی خصوصیات قابلیت استفاده ارزش مورد و مناسب مصرف و غیره اثر میگذارد لذا قبل از تولید پارچه بایستی عوامل فوق مورد بررسی قرار گرفته و توسط فرد طراح دمد نظر قرار گیرد

عوامل کنترل کننده خصوصیات پارچه

خصوصیات الیاف : خصوصیات الیاف تشکیل دهنده  نخها در پارپه بیشترین نقش را در خواص نهایی پارچه ایفا می کند که در فصل قبل تو ضیح داده شد

نخ استیپل در اثر تابیدن الیاف طبیعی بهم تشکیل می شود نخ ریسیده شده را به صورت یک لا ویا در اثر تابیدن به صورت دو یا پند لا در پارچه مصرف می نمایند نخهای مصنوعی را میتوان به صورت فیلامنت و تابیدن چند رشته به هم ویا به صورت الیاف بریده و سپس مستقلا ویا مخلوط با سایر الیاف به صورت ریسیده شده مصرف کرد

برا ایجاد استقامت زیر دست مناسب و سایر خصوصیات دلخواه به مقدار کافی و مناسب با مصرف نهایی پارچه  الیاف مصنوعی و طبیعی مخلوط میگردد لذا نخها با نمرات مختلف تهیه  و بصورت کاملا یکنواخت مختلف الرنگ و غیر یکنواخت (نخهای فانتزی گاهی یک لا ودر واقع ضروری دو یا چند لا به عنوان تار و پود پارچه مصرفمی شوند و لذا امکا ن بافت پارپه های متنوع از نظر جنس ظرافت ضخامت خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و غیره وجود دارد

ساختمان پارچه

طرح بافت جنس ونوع نخها نمره وتاب نخ تراکم تاری و پودی در واحد سطح پارچه ونیز عملیات تکمیلی روی پارچه از جمله عوامل عمده تعیین کننده مصرف نهایی پارچه می باشند لذا با توجه مورد مصرف پارچه بایستی نسبت به هر یک از این عوامل تصمیم گیری نمود تا بتوان اطمینان حاصل نمود که کلیه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی (پوششی کششی سایشی رطوبتی خمشی و غیره ) اجتماعی و محیطی لازم در پارچه مورد نظر به وجود خواهد آمد مثلا در پارچه  پرده ای از نخهای ظریف وبا تراکم پایین و بافت گاز و شبه گاز (جهت عبور و نور و هوا )استفاده میشود تا ضمن دارا بودن شرایط لازم وبه دلیل مصرف کمتر نخ و سرعت تولید بیشتر قیمت پارچه نیز ارزان تر تمام شود  در پارچه های سبک ومتوسط نظیر چیت و چلوار که مصرف عمومی دارند از نخهای متوسط (حدود نمره ۲۰الی ۳۰ انگلیسی )و تراکم تاری و پودی متوسط استفاده میشود ولی برای پارچه های صنعتی نظیر برزنت از نخهای ویا چند لا با حداکثر تراکم تاری و پودی ممکن و طرح تافته تهیه میشود تا در مقابل نفوذ هوا وآب کاملا مقاوم باشد

به دلیل پیوستگی کمتر و موج زدگی بیشتر نخها در بافتهای سرژه و ساتین (نسبت به بافت تافته )امکان تهیه پارچه های ظریف و شفاف وبا زیر دست نرم ولی با وزن بیشتر (به دلیل تراکم بیشتر نخها )وجود دارد

عرض  و کناره پارچه

عرض پارچه تکمیل شده با توجه به مصرف نهایی آن تخمین زده می شود عرض پارچه های که طبق الگو بریده وبه صورت لباس دوخته میشوند بستگی به امکانات سالن برش کارخانه دوزندگی و ابعاد لباس و نیز بادر نظر گرفتن ضایعات مرحله دوخت و الگو گذاری دارد دارد پارچه هاییی که در کارگاهای بزرگ برای تهیه لباس مصرف شده معمولا حاشیه نوشتاری ندارند چون این حاشیه ضمن برش دور ریخته شده ودر لباس مصرف نمیشوند (ممکن است در لبه داخلی جیب ها مصرف شوند )عرض پارچه های مصرفی برای ملحفه رو تختی پرده و حوله و پتو و غیره بستگی به ابعاد مود نیاز و یا استاندارد های مصرف دارد در چنین مواردی حاشیه پارچه بایستی کاملا سالم صاف مشخص و. مقاوم باشد زیرا حاشیه های پارچه لبه های تکمیل شده چنین مصارفی را تشکیل می دهد

عملیات تکمیلی

عموما کلیه پارچه هایی که از ماشین بافندگی گرفته می شو ند از نظر ابعاد و تراکم نا متعادل و بی ثبات بوده و نامناسب برای مصرف نهایی دلخواه می باشند لذا ضرورت دارد که متناسب با مصرف مورد نظر تکمیل گردد اغلب پارچه های خام را بایستی به وسیله یک سری عملیات شیمیایی ویا مکانیکی تکمیل نمود تا ثبات ابعادی و رنگی و خصوصیات لازم برای مصرف مورد نظر در ان به وجود آید

در مرحله تکمیل به وسیله شستشو آهار نخ تار و سایر مواد زاید پارچه گرفته شده و عملیات سفید گری پخت رنگرزی چاپ مرسریزاسیون سانفور یزینگ عملیات تکمیلی ضد چروک ضد قارچ ضد بید ضد آب و امثالهم و همچنین عملیات مکانیکی مانند پرز سوزی تراش و غیرهممکن است (با توجه به نوع پارچه و خصوصیات لازم برای مصرف نهایی )روی پارچه انجام بگیرد بطوریکه بتوان حتی پارچه هایی فاستونی را بدون تغییر ابعاد و عدم نیاز به اتو کشی مصرف نمود همانگونه که قبلا هم ذکر شد طراح پارچه و یا مسول طراحی کارخانه بایستی اطلاع دقیق از امکانات تولیدی کارخانه در کلیه قسمتها داشته و همچنین آگاهی کافی در مورد خصوصیات لازم برای هر نوع پارچه که متناسبب با نوع مصرف است داشته باشد

اهممیت تجزیه پارچه

برای رسیدن به هدف اصلی طراح و تصمیم گیری در مورد استفاده از نوع مواد اولیه در صد اختلاط آنها مراحل مورد نیاز در خط تو لید ساختمان پارچه مورد نظر نوع عملیات تکمیلی (جهت آماده کردن پارچه با شرایط و خصوصیات دلخواه  )

برگرفته از کتاب طراحی پارچه کامران متین

اهمیت تجزیه پارچه

همیت تجزیه پارچه

برای رسیدن به هدف اصلی طراح  وتصمیم  گیری در مورد استفاده از نوع مواد اولیه درصد اختلاط آنها مراحل مورد نیاز درخط تولید ساختمان پارچه مورد نظر نوع عملیات تکمیلی (جهت آماده نمودن پارچه  با شرایط و خصوصیات دلخواه) مناسبترین آغاز در دسترس بودن یک نمونه از پارچه دلخواه وتجزیه فنی دقیق وتعیین خصوصیات آن  وانجام محاسبات لازم جهت تولید پارچه می باشد

تجزیه فنی: پارچه ممکن است برای تولید همان پارچه با خصوصیات کاملا مشابه نمونه ارائه شده باشد ویا احتمالا لازم باشد پارچه جدیدی  با خصوصیات نسبتا مشابه نمونه با اعمال تغییراتی در آن (جهت کاهش قیمت ویا سفارش مشتری )ویا خصوصیات جدید تولید گردد

لذا روش صحیح ودقیق تجزیه پارچه اولین موضوعی است که بایستی مد نظر مدیران کارخانه وبخصوص طراح قرار گیرد تا امکان تولید پارچه طبق مشخصات فنی وظاهری مورد نظر عملی گردد تجزیه پارچه خصوصا در مواردیکه سفارشات به کارخانه تکراری ویا تقلیدی است وبا ارائه نمونه کوچکی از پار چه  خریدار تقاضای تولید پارچه  مشابه آنرا داشته نیز بخشی از امور  روزمره طراحان پارچه محسوب می شود

تجزیه فنی پارچه

هدف از تجزیه پارچه به دست آوردن جزییات ساختمانی پارچه مورد نظر جهت تولید محصولی کاملا  شبیه به آن است که به طراح برنامه ریز ویا مدیریت کارخانه در تولید یا مشابه سازی وبا توجه به امکانات تولیدی کارخانه کمک می نماید

در تجزیه پارچه ممکن است کلیه خصوصیات ساختمانی پارچه ویا اینکه فقط یک یا چند عامل فنی نظیر طرح بافت وزن نمره و نخها وغیره مورد نظر باشد در هر صورت با تجزیه فنی دقیق پارچه ای که قبلا تهیه شده و نمونه  آن در دسترس می باشد  می توان با ایجادهماهنگی لازم بین سفارشاتی که توسط مشتریان داده می شود و امکانات فنی و تولیدی کارخانه برای برنامه ریزی تولید در کار خانه تصمیم گیری نمود

برای اینکه بتوان نتیجه گیری دقیق تری از تجزیه پارچه نمود لازم است که عملیات تجزیه پارچه برای تعیین خصوصیات فنی پارچه حتی الامکان در محیط استاندارد وبا دقت نسبتا زیاد انجام گیرد تا در صورت و مشابه سازی پارچه  تولید شده وبا سفارش مطابقت داشته باشد  لذا ضرورت دارد که لوازم زیر در دسترس شخص تجزیه کننده پارچه باشد الف) ذره بین پود شمار جهت تعیین تراکم تاری و پودی در واحد سطح پارچه و کمک به تعیین طرح بافت پارچه

ب)سوزن مخصوص شمارش و جداکننده نخها

پ)قیجی کوچک برای برش

ت) پنس کوچک برای جابجایی نمونه پارچه ونخ

ث)ترازوی دقیق (در صورتیکه در ارتباط با دستگاه خشک کن باشد ترجیح داده می شود معمولا ترازوهای با دقت تا یک  صدم گرم که بیشتر در جواهر فروشی ها  آزمایشگاه ها استفاده شده مناسب می باشد 

ج)خط کش (متنااسب با ابعاد نمونه پارچه مورد تجزیه )

چ)مداد و یا ماژیک های رنگی

ح)کاغذ طراحی

خ)فرم گزارش تجزیه پارچه

د)ماشین حساب

و)کامپیوتر و نرم افزارهای طراحی (در صورت نیاز و امکان )

ر)نوار چسب برای چسانیدن نمونه روی سطحی با رنگ متمایز با پارچه

ز)انبرک کوچک

برگرفته از کتاب طراحی پارچه کامران متین

خصوصیات مورد توجه از نظر تجزیه پارچه

خصوصیات مورد توجه از نظر تجزیه کننده پارچه  

تعیین خصوصیات زیر برای به دست آوردن نتیجه دقیق و کامل از تجزیه فنی پارچه جهت بکار گیری در تولید پارچه ضرورت دارد

تعیین جهت تار و پود پارچه

تعهیین پشت و روی پارچه

تعیین عرض پارچه تکمیل شده و نوع کناره و حاشیه و تعیین مورد مصرف پارچه

تعیین وزن پارچه تکمیل شده در واحد سطح یا واحد طول (در ایران بیشتر وزن در متر طول متداول است )

تعیین نوع ودرصد مواد اولیه مصرفی در نخهای تار و پود پارچه

تعیین تراکم نخهای تارو پود در واحد طول (سانتیمتر یا اینچ )

تعیین نمره یا نمرات نخهای تارو پود مصرفی در پارچه در سیستمهای معمول (دنیر متریک انگلیسی)و همچنین تعیین نوع نخ (استیپل یا فیلامنت )ویا فانتزی ….

تعیین جهت و تعداد در واحد طول و همچنین تعدادلای نخهای تارو پود

تعیین ترتیب رنگ بندی تاری و پودی پارچه  

تعیین نوع بافت (زمینه و حاشیه و حاشیبه نوشتاری و کناره پارچه بطور جداگانه )و نیز نخ کشی مناسب از وردها وشانه بافندگی و تعیین نقشه حرکت وردها (کارت ضربه )رسم برش تار و یا پود در صورت لزوم

 تعیین عرض مفید شانه (عرض مفید شانه یا قسمت نخ کشی شده شانه )وتعیین نمره متریک شانه و نحوه و ترتیب عبور نخهای تار از هر دندانه شانه

تعیین تعدادکل نخهای تار لازم در زمینه و حاشیه و همچنین تعیین تعدا د نخهای حاشیه نوشتاری در صورت وجود و تعداد نخهای کناره

تعیین وزن نخهای تار (زمینه و حاشیه و حاشیه نوشتاری و کناره )و پود لازم در واحد طول یا سطح پارچه به تفکیک نمره و رنگ

 تعیین باز شدگی تاری و پودی پارچه در بافندگی برحسب درصد

تعیین باز شدگی تاری و پودی در تکمیل برحسب درصد

تعییین عرض تکمیل نشده (خام ) پارچه درصد کسر یا اضافه وزن در تکمیل ودر صد مواد اضافه شده به نخ و یا پارچه (در صورت امکان )

تعیین نوع و مشخصات ماشین بافندگی

 تعیین مراحل عملیات تکمیلی پارچه

تشخیص جهت تار و پود

اولین مرحله تجزیه فنی پارچه تعیین امتدادتار (طول) و پود (عرض)پارچه می باشد تا امکان مطالعه و تعیین خصوصیات پارچه عملی می گردد زیرا در موقع تجزیه پارچه بایستی پارچه را در جهتی که بافته و مصرف میشود (تارها در جهت طول پودها در جهت عرض و روی پارچه به طرف بالا قرار دارد معمولا در اثر تجزیه و یا توجه به نکات زیر می توان جهت تار و پود پارچه را مشخص نمود این بدان معنی نیست که کلیه نکات ذکر شده زیر در مورد تمام پارچه ها صادق باشد ولی جهتهای تار و پود تمام پارچه را می توان با استفاده ازیک یا چند نکته زیر تعیین کرد

پس از انکه امتدادتارو پود پارچه مشخص شد  بهتر است که جهت جلو گیری از اشتباه و عدم احتیاج به برسی مجدد برای تعیین جهات تارو پود و پشت و روی پارچه علامتی در امتدادتار روی پارچه گذاشته شود به طوریکه تا پایان عملیات تجزیه حفظ گردد برای تشخیص  جهت تارو پود می توان از مطالب زیر کمک گرفت

 

پارچه های خاب دار

کناره و حاشیه

چنا نچه نمونه پارچه در دسترس دارای کناره باشد تشخیص جهات تارو پود بسیار آسان است چون تارها همیشه در امتدادکناره و حاشیه پارچه قرار دارند در مواردیکه نمونه پارچه بدون کناره و حاشیه لازم است که با مطالعه دقیقتر ودر نظر گرفتن سایر نکات (تجربه شخص تجزیه مهمترین فاکتور است ) جهتهای تارو پود پارچه را تعیین نمود

خط شانه

فضایی که بین گروه های ۲-۳-۴-….تایی نخهای تار عبور داده شده  از هر دندانه شانه ایجاد میشود سبب ایجاد منافذی بشکل راهای طولی در امتدادتارها در پارچه می گردد در حالیکه نخهای پود تقریبا به طور یکنواخت و به فواصل نسبتا مساوی از یکدیگر در پارچه قرار می گیرند لذا جهت تشخیص امتدادتاری و پودی پارچه معمولا آنرا در مقابل نور قرار داده که به آسانی جهت تار به موازات راههای طولی قابل  تشخیص است

ر پارچه های کم تراکم و خام و با بافت ساده علامت یا خطوط شانه مشخص تر است ولی در پارچه های متراکم تکمیل شده و یا بافتهای سرژه و ساتین و غیره به دلیل نزدیک شدن نخها به خصوص تارها به هم نمی توان به اسانی خطوط شانه را تشخیص ودر نتیجه  امتدادتارو پود پارچه  را تعیین کرد بلکه بایستی با بکار گیری سایر نکات راهنما تار و پود را تشخیص داد

آهار نخ تار

آهاری که به نخ تار داده می شود سبب سفتی شقی پارچه خام در جهت تار می گردد بنابراین موقعیکه گوشه ای از نمونه پارچه گرفته و انتهای دیگرش آزاد باشد خمش و انتها پارچه در جهت تار کمتر از موقعی است که همین عمل در جهت پود صورت گیرد  بدین معنی که به دلیل عدم استفاده آهار نخ پود مقدار خمش و انحنا پارچه بیشتر از جهت تاری است وجود آهار در پارچه خام را با لمس کردن پارچه و یا بیرون کشیدن نخهای دو جهت پارچه و لمس کردن و مقایسه زیر دست آنها قابل تشخیص است بدین معنی که نخ تار آهار زده شده زبرتر و خشک تر از نخ تار بدون آهار و نیز نخ پود می باشد حتی می توان با چشیدن نخ طعم خاص نشاسته را تشخیص داد چون معمولا پارچه در مرحله تکمیل شسته شده و آهار آن گرفته می شود لذا این روش برای تشخیص جهت تار و پود پار چه تکمیل شده عملی نیست

تاب نخ  

معمولا تاب نخ تار بیشتر از تاب پود است تا استقامت آنرا زیادتر کرده و بتواند در مقابل کششهای وارده در حین بافندگی مقاومت نماید تاب بیشتر سبب سفتی و مستقیم قرار گرفتن نخ تار در پارچه می گردد در صورتیکه به نخ پود تاب زیادی داده میشود سبب تاب خوردگی و حلقه شدن آن و جمع شدگی غیر عادی پارچه دودر نتیجه ایجاد پارچه معیوب می گردد در مورد پارچه های نظیر کرپ که معمولا نخ پود با تاب تولید میشود برای جلوگیری از حلقه شدن نخ پود لازم است کنترل بیشتری در بافندگی اعمال شده و همچنین پارچه مراحل تثبیت خاصی را طی نماید

تابهای زیادی با روش اعمال حرارت بصورت بخار و تاب های خیلی زیاد با اشعه تثبیت می شوند لازم به یادآوری است که نخ پود با تاب کمتر سبب ارزانتر شدن قیمت تمام شده نخ پارچه می گردد چون تاب کمتر سرعت تولید نخ را بیشتر ودر نتیجه هزینه ریسندگی را کاهش می دهد که خود عامل مهمی از عوامل تشکیل دهنده قیمت تمام شده نخ و در نهایت پارچه تولیدی می باشد

در اغلب پارچه ها تراکم تارها معمولا بیشتر از تراکم پودی است چون هر چه تراکم پودی کمتر باشد سرعت تولید پارچه بیشتر ودر نتیجه هزینه بافندگی کمتر است لذا برای تشخیص جهت تار و پود پارچه دبه وسیله ذره بین تعدادنخها در هر دو جهت پارچه شمارش ودر جهتی که تراکم نخها بیشتر باشد معمولا جهت تاری پارچه می باشد البته استثنایی نیز وجود دارد که در آنها از تراکم پودی بیشتر استفاده می شود نظیر پارچه هایمخمل کبریتیسرژه پودی و بعضی پارچه های که دارای نخ تار استاندارد بوده و برای افزایش وزن پارچه تراکم پودی پارچه را افزایش داده اند

در  پارچه هایی که از نخ رنگی استفاده می شود معمولا راه راهای رنگی در امتداد تار پارچه است حتی با تکرار رنگ بندی مساوی در هر جهت تار وپود به دلیل اینکه معمولا تراکم تار بیشتر است طول چهار خانه کشیده تر تار و عرض ان کمتر پود خواهد بود ضمنا چهار خانه های  کشیده تر در امتداد تار مستطیل شکل  ظاهری زیباتر به پارچه می دهد هر چند در استاندارد ها به مساوی بودن ابعاد چهار خانه ها و مربع کامل بودن آنها تاکید شده است در مورد بافتهای سرژه و ساتین معمولا زاویه خط سرژه مشخص کننده جهت تار می باشد خط سرژه معمولا از پایین به بالا و چپ و راست ادامه دارد و هر چه تراکم تاری بیشتر باشد زاویه خط سرژه با خط افقی بزرگتر است و بدین وسیله می توان جهت تار و پود را تعیین کرد در هر صورت باید توجه داشت که در اکثر پارچه ها جنس و نمرات تارها مساوی ولی بهتر است تاب نخ وپود کمتر باشد اگر با ذره بین پود شمار سطح پارچه را نگاه کنیم نخهای پود بسیار یکنواخت تر و مرتب تر و منظم تر نسبت به تارها در کنار هم واقع شده اند

کیفیت نخها

در پار چه هایی که نخهای تار و پود از کیفیت متفاوتی برخوردارند غالبا نخهای تار با کیفیت بهتر انتخاب و مصرف می شود چون اغلب پارچه ها نخهای تار بیشتر روی پارچه نمایان می گردد بخصوص در مورد بافتهای سرژه تار نما و اطلس های تار نما ساتن و بعضی پارچه های ساده باتفت با تراکم تاری زیاد که در انها نخهای تار بیشتر از پود روی پارچه نمایان میشود بهتر است تارها از کیفیت بهتری برخوردار باشند تا در مقابل سایش مقاومتر باشند در حالیکه نخ پود به ندرت در روی پارچه ظاهر میشود ودر نتیجه می تواند از کیفیت پایین تر نسبت به تار انتخاب شود که خود سبب ارزانتر شدن پارچه نیز می گردد نخهای دو یا چند لا معمولا در تار و نخ یک لا در پود پارچه به کار می رود چون نخ تار بایستی استقامت بیشتری داشته باشد تا در مقابل کششهای بافندگی مقاوم ودر نتجیه پارگی تار کمتر و راندمان تولید بیشتر باشد نخ دو یا چند لا کمتر بجای پود به کار می رود پارگی تار کمتر و راندمان تولید بیشتر باشد نخ دو یا چند لا کمتر ربجای پود به کار می رود مگر در مورد پارچه های رو مبلی و پرده ای و لباسی و پالتویی و غیره که در انها از نخهای پود فانتزی برای جلوه و تنوع دادن به پارچه استفاده می شود

به ندرت ودر حالات بسیار استثنایی ممکن است از نخ تار فانتزی لاستفاده شود چون نخ تار از مسیر طولانی واز سوراخ لامل و میل میلک و دندانه شانه عبور کرده و امکان گیر کردن بر آمدگیها نخ در طول مسیر و پارگی بیش از حد تارها و کاهش  راندمان بافندگی می گردد لازم به یاد آوری است که در مقایسه نخ رینگ و اپن اند معمولا نخ رینگ که استحکام بیشتری دارد به جای تار و نخ اپن اند که قطور تر پفکی تر است به جای پود استفاده می گردد تاب نخ توسط دستگاه ناب سنج تعیین می گردد چنانچه نخ را در جهت عکس تاب بچرخانیم اگر نخ دولا باشد دولایه کاملا متمایز میشوند واگر یک نخ لای رینگ باشد به راحتی مضمحل شده ولی نخ اپن اند به دلایل وجود الیاف کمربندی به راحتی مضمحل نمی گردد

 در صورتیکه نخهای مصرفی در پارچه از هر نوع فیلامنت و ریسیده شده باشند تار معمولا نخ فیلامنت بعلت پارگی کمتر و پود معمولا نخ ریسیده شده می باشد از طرفی هر چه تارها ظریفتر باشد شانه مصرفی نیز ظریفتر ودارای دندانه های نازکتر بودهه و خطوط طولی شانه در پارچه کمتر مشاهده میشود و نیزی نخهای تار و پودها را پوشش داده و پارچه دارای ضریب پوشش بهتر و ظاهری آراسته می باشد

از طرف دیگر چون نخ پود ریسیده شدهکلفت تر از نخهای تار فیلامنت هم است می توان با تراکم پودی کمتر سرعت تولید تولید بیشتری و هزینه با فندگی کمتر ودر نهایت قیمت تمام شده کمتری داشت

نخهای رنگی

نخها و راه راهای رنگی معمولا جهت تار را نشان می دهند در پارچه های جین تار رنگی و پود سفید است نخهای تار را می توان به صورت چله رنگ کرد که هزینه کمتری دارد از طرف دیگر معمولا نخ تار را روشن در نظر گرفته تا بافنده سریعتر پارگی را برطرف نماید تعداد رنگ نخ پود حداکثر ۸ است ولی تعداد رنگ نخ تار نا محدود است در حالیکه برای پود رنگی بایستی نخ پود را بصورت بو یین رنگرزی نمود که هزینه رنگرزی و ضایعات احتمالی دو باره پیچی آن بیشتر از رنگرزی چله  می باشد

پارچه های  خاب دار (پرزدار )

در چنین پارچه هایی معمولا خاب پارچه در جهت تار می باشد چون عملیات تکمیل در امتدادطول پارچه انجام می گیرد لذا با دست کشیدن بر روی پارچه می توان جهت تار و پود را به آسانی مشخص نمود

پارچه های کلفت پشمی

در پارچه های که یکی از نخها بیشتر در روی پارچه نمایان است ظاهری پشم آلود دارد مانند پتو چنانچه بررسی دقیق تر به عمل آید مشاهده می گردد که دسته دیگر نخها الزاما از همان جنس و کیفیت نبوده بلکه پنبه ای یا مشابه می باشد که معمولا به صورت مخفی بوده ودر هیچک از طرفین نمایان نیست

جهتی که نخ پنبه ای یا مشابه قرار گرفته معمولا جهت تاری پارچه می باشد مصرف نخ تار پنبه ای در چنین پارچه هایی عموما به صورت دو یا چند لا بوده و به دلیل داشتن استقامت بیشتر و کاهش تعداد پارگی راندمان تولید بالاتر می باشد  همچنین قیمت آنها نیز ارزانتر از قیمت نخ پشمی می باشد لذا قیمت تمام شده محصول هم از نظر هزینه بافندگی و هم از نظر قیمت ماده اولیه کمتر خواهد بود

حالت ارتجاعی

در بعضی پارچه ها بخصوص پارچه های فاستونی و پشمی حالت الا ستیسیته و ارتجاعی آنها در جهت تار و پود متفاوت می باتشد و این اختلاف می تواند عامل تشخیص امتدادتاری و پودی پارچه باشد معمولا جهتی که بیشتر ازدیاد طول داشته و خاصیت ارتجاعی بیشتر دارد جهت پودی می باشد بنایران برای تعیین جهت تار و پود می توان پارچه را در امتدادنخها هر دو جهت کشیده و انرا رها کرده و پس از مقایسه ازدیاد طولها تارها را درجهت ازدیاد طول کمتر در نظر گرفت

موج زدگی

نخ های تار به علت اینکه مداوم بالا و پایین رفته بیشتر از نخهای پود حالت موجی دارند واگر از لبه پارچه بدانها نگاه کنیم این حالت در انها کاملا دیده می شود

باز شدگی و جمع شدگی

تارها بدلیل اینکه پیوسته تحت کشش بیشتری قرار داشته نسبت به پودها حالت کشیده تری دارند بنابراین در اغلب پارچه ها بازشدگی و یا جمع شدگی تارها کمتر از پودها ست

تعیین رو و پشت پارچه

روی پارچه  در موقع مصرف در معرض دید قرار گرفته است و ارزش و کیفیت پارچه را نمایان میسازد معمولا روی پارچه به راحتی قابل تشخیص است ولی در بعضی موارد برای طراحان با تجربه نیز تا حدودی مشکل به

نظر می رسد

برگرفته از کتاب طراحی پارچه کامران متین

دستورالعمل تجزیه پارچه

دستور العمل تجزیه پارچه

بهتر است قبل از اقدام به تجزیه پارچه فرم مشخصات یا گزارش تجزیه پارچه که درآن کلیه خصوصیات مورد نیاز به ترتیب اولویت نوشته شده را آماده ودر محل مربوطه نام یا شماره کالا یا هر عنوان دیگری که به پارچه داده می شود درج گردد سپس خصوصیات مختلف پارچه را که به ترتیب مشخص می گردد در محل مربوطه یادداشت شود محاسبات را بایستی پس از عملیات اولیه انجام داد مگر آنکه ضمن عمل ضرورت ایجاب نماید که ابتدا محاسبات انجام گردد در این صورت از اتلاف وقت واشتباه احتمالی جلوگیری شده و تجزیه کننده می تواند در فرصت مناسب و با تمرکز بیشتر محاسبات را انجام دهد موقعیکه پارچه مورد آزمایش با عرض کامل در دسترس باشد قبل از هر کار لازم است که خصوصیات ظاهری آن از قبیل پشت و روی پارچه جهت تارو پود تراکم تاری و پودی عرض تکمیل شده پارچه نوع کناره و مشخصات آن وزن پارچه در واحد طول و سطح نوع عملیات تکمیلی و مواد اولیه نخهای پارچه هر چه امکان پذیر باشد را تعیین نمود و پس از آن اقدام به بریدن نمونه کوچکی از پارچه جهت تعیین نمره نخها نوع بافت رنگبندی نخها جمع شدگی و غیره کرد در صورتیکه نمونه مورد تجزیه کوچک باشد بایستی قبل از هر عمل اندازه گیریهای اولیه و خصوصیات ظاهری آن را تعیین کرد سپس نخها را برای تعیین سایر خصوصیات مورد نیاز از پارچه جدا کرد

چنانچه نمونه مورد تجزیه از تمام عرض پارچه باشد در صورتیکه کناره های کافی در دسترس باشد بایستی قبلا طولی از آنرا که کناره هایش محفوظ مانده جهت مراجعات احتمالی آینده نگهداری کرد بایستی دقت شود که کناره ها بهطور کامل بریده شده ولی از خصوصیات ظاهری پارچه نمونه مورد تجزیه را در ابعاد مناسب از نمونه کامل بریده و پس بریدن سر نخهای اضافی نمونه را به صورت چهار گوش ترجیحا مستطیل شکلی که ضلع بزرگتر در امتداد تارها در ابعاد دقیق برای انجام عملیات بعدی آماده نمود

رطوبت

معمولا وزن نمونه پارچه از هر نوع  ماده اولیه و کیفیتی که باشد در شرایط محیطی متفاوت تغییر می کند و نیز بهتر است که در طی عملیات تجزیه از جابه جایی نمونه پارچه و نخ به وسیله دست خودداری واز پنس استفاده شود همچنین تمام توزینها حتی الامکان در یک مرحله زمانی ودر محیط استاندارد انجام گیرد

انتخاب نمونه پارچه

کشش تارها در نزدیک کناره های پارچه معمولا بیشتر از سایر مناطق پارچه بوده از اینرو و تراکم تاری و نیز میزان باز شدگی پودها نزدیک کناره ها بیشتر بوده در نتیجه وزن پارچه در آن منطقه بیشتر است لذا انتخاب نمونه مورد تجزیه بایستی خارج از فاصله حداقل یک دهم عرض پارچه از طرفین باشد مثلا در پارچه ایکه عرض آن ۱۰۰ سانتیمتر است نمونه را بایستی خارج از محدوده ۱۰سانتیمتری کناره ها و حتی الامکان در محدوده وسط انتخاب کرد

نمونه مورد تجزیه را موقعی می توان نماینده کل پارچه منظور داشت که اطمینان حاصل شود محل بریدن آن خارج از محدوده عرض نزدیک کناره ها بوده است حتی اگر تجزیه نمونه فقط جنبه اطلاعاتی داشته باشد واز محل انتخاب آن در عرضپارچه اطمینان نباشد نمی توان آنرا نماینده کل پارچه دانست بلکه نماینده همان محدوده است که از آن بریده شده است به دلیل کشش بیشتر تارها ودر نتیجه جمع شدگی بیشتر نخهای پود در محدوده نزدیک کناره های پارچه وزن پارچه در آن محدوده بیشتر بوده و در ضمن سبب می شود که در پارچه هایی با تعدادمثلا ده تصویر کنار هم در عرض پارچه عرض تصاویر نزدیک کناره کمتر از عرض تصاویر در وسط پارچه باشد

مقدار وزنی نمونه وزن پارچه

چنانچه نمونه کافی در دسترس باشد نمونه ای معادل حداقل ۱۰/۱۰سانتیمتر را آماده و وزن می نمایند و با توجه به عرض مورد نظر محاسبات مربوطه برای تعیین وزن یک متر مربع ویا یک متر طولی پارچه انجام می گیرد چنانچه نمونه کافی نباشد بزرگترین نمونه در دسترس را وزن وبر آن اساس وزن پارچه را محاسبه می نماید

نمونه را بایستی دقیقا صاف برید سر نخهای اضافی آنرا جدا کرده وسپس طول و عرض آنرا اندازه گیری و با ترازوی دقیق آن را وزن  نمود هر چه ابعاد نمونه بزرگتر باشد امکان خطا در محاسبات کمتر است آیا بنظر شما ابعاد پارچه اصلی متناسب باشد

ترازو

هرچه ترازو دقیق تر باشد بهتر است از ترازوهای خیلی دقیق (آنا لیتیکال )بیشتر در مواردی استفاده می شود که نمونه پارچه کوچک بوده و منظور تعیین نمرات نخهای خیلی ظریف با طولهای کوتاهی باشد در سایر موارد ترازوهای با دقت یک صدم گرم (ترازوی جواهر فروشیها )مناسب می باشد

تجزیه نمونه پارچه تمام عرض

نمونه پارچه را بایستی حتی الامکان از یک کناره تا کناره دیگر برید و سر نخهای پودی را که در تمام عرض پارچه نیستند باید از هر طرف بالا و پایین نمونه جدا کرد تا به اولین نخ پودی که از پودهای طرفین بیرون زده شده را با دقت تمام طوری برید که به پودها هیچگونه آسیبی وارد نشود  نمونه حاصل که در آن کلیه تارها دارای طول یکسان می باشند می تواند به عنوان نمونه مورد تجزیه جهت اندازه گیری وزن و ابعاد به کار رود

اندازه گیری طول و عرض نمونه

نمونه پارچه را بدون کشش و بدون چروک خوردگی روی یک سطح صاف و افقی قرار داده و طول و عرض آن با خط کش دقیق اندازه گیری می شود اندازه گیری عرض پارچه معمولا از پشت یک کناره تا پشت کناره دیگر صورت می گیرد (کناره جز عرض محسوب می شود )ولی در مورد پارچه های رو مبلی و خاب دار (مخمل حوله پولیش ) و مشابه فقط عرض زمینه پارچه بدون احتساب کناره ها اندازه گیری می شود اندازه گیری می شود اندازه گیری می شود اندازه گیری طول و عرض پارچه بایستی در چند مرحله و محلهای  مختلف نمونه انجام و میانگین آنها محاسبه گردد

نمونه پارچه

برای نتیجه گیری بهتر بایستی تمام نمونه در دسترس را وزن کرد مناسبترین دقت در  توزین موقعی است که حداقل یک متر کامل پارچه در تمام عرض با دقت بریده ووزن شود ولی برا نمونه های کوچکتر احتیاج به حداقل ۱۵ سانتیمتر عرض از پارچه است تا بتوان به نتیجه دقیق رسید

برگرفته از کتاب طراحی پارچه کامران متین

شمارش تراکم تار و پود

شمارش تراکم تار و پود

یک نمونه پارچه که ابعاد آن کمی بیش از ۵ سانتیمتر می باشد و حتی الامکان به فاصله مساوی از کناره ووسط پارچه قرار دارد را بریده به طوریکه قسمتی از عرض کامل پارچه سالم بماند (برای پار چه های راه راه و پیچازی بهترین روش تراکم شمارش تعدادنخهای باند و اندازه گیری عرض باندها میباشد درصورتیکه تراکم نخها در پارچه  کم باشد حدود ۱۰نخ در سانتیمتر بایستی شمارش را روی حداقل ۳ سانتیمتر پارچه انجام و عدد میانگین را به دست آورد

اگر پارچه متراکم باشد باید تعدادنخها در ۵ ویا حتی ۶ سانتیمتر مورد شمارش قرار بگیرد همانگونه که قبلا هم اشاره شد شمارش  نخها بایستی خارج از محدوده  ۱۰عرض پارچه که نزدیک کناره هاست انجام گیرد برا جلوگیری  از اشتباه در تشخیص جهت تار و پود پارچه بهتر است امتدادتار را علامت گذاری نمود ویا در صورت امکان  نمونه را مستطیل شکل برید   به طوریکه ضلع بزرگتر  در جهت تاری پارچه باشد معمولا برای بریدن  نمونه از قالب هایی با ابعاد مشخص کاملا موازی با تار و پود پارچه  باشد

معمولا نمونه را کمی بزرگتر از ابعاد مورد نمظر در جهت تار و پود بریده  و با کشیدن نخهای تار و پود اضافی ابعاد آنرا  دقیقا برابر ابعاد مورد نظر میزان میکند سپس سر نخهای اضافی را بوسیله قیچی  با دقت بریده بطوریکه هیچ گ

ونه صدمه یی به نخهای تار و پود موجود در پارچه  نرسیدهو طول تمام تاره ها   یکسان  و طول تمام پودها نیز مساوی باشد

با استفاده  از شابلون مخصوص نیز امکان تعیین حدود  تراکم تاری و پودی پارچه   وجود دارئد   این شابلونها از یک ورقه شفاف پلاستیکی ساخته شده و شامل خطوط عمودی به فواصل متغیر  در عرض می باشد یعنی  تراکم خطوط  آن در عرض ثابت  نبوده و تراکم را  با  تلرانسی حدود ۵ نشان میدهد

برای تعیین مثلا تراکم تار در پارچه شابلون را  روی پارچه وبه موازات نخهای تار قرار داده و آنقدر جا به جا می کند تا تصویری  شامل  خطوط متقارن ویا نا متقارن از بیضی  با منحنی های  متحد المرکز بدست آید نقطهیی که این منحنی ها همدیگرو قطع کنند تراکم نخهارا نشان می دهد

 تراکم تار و پود در عرض طول پارچه از روی ماشین تا آخرین مرحله تکمیل به حد شستشو مرتبا ممکن است تغییر نماید  این نکته بخصوص برای تنظیم تراکم پودی روی ماشین مهم است

اندازه گیری و توزین نمونه آماده برای تجزیه

نمونه بریده شده و اماده شده را  رئی یک سطح افقی   و بدون کشش و چروک قرار داده و طول و عرض آن به دقت اندازه گیری می شود تا پس از اندازه گیری و نخ کشی  طول نخهای تار وپود بتوان درصد جمع شد گی تار و پود را در پارچه تعیین کرد قبقل از آنکه نخهای تار و پود از نمونه جدا شود بایستی نمونه را  به دقت  وزن کرد این مقدار برای کنترل وزن در مرحله یی که تارها و پودها به طور جدا گانه توزین و با توجه به وزن باقیمانده نمونه و جلوگیری از هر گونه اشتباه ضروری است

دقت کنید که نمره نخ در سیستم های مختلف بیان میگردد مثلا در سیستم پنبه یی نمره انگلیسی و در سیستم پشمی نمره متریک ودر سیستم ریسندگی نخهای  یک سره  بر حسب  دنیر و یا تکس و برای الیاف معمولا بر حسب  دسی تکس بیان  میگردد.

تاب و جابه جایی نخ

در موقعی جابه جایی نخ و اندازه گیری طول آن بایستی دو انتهای نخ را با دقت گرفت تا تاب آن باز نشود زیرا کم شدن تار باعث افزایش طول نخ ودر نتیجه اشتباه در محاسبه نمره و جمع شد گی می گردد در مورد نخهای پورتال دقت بیشتری لازم است  چون تمایل باز شدن تاب  در آنها زیادتر است

مقدار تاب نخ را توسط دستگاههای  مختلفی که برای این منظور ساخته شده میتوان اندازه گیری  کرد در مورد نخهای چن لا بایستی تاب چند لا وتک لا هر کدوم از نخها  به طور جدا گانه اندازه گیری نمود 

بافت پارچه و رنگ بندی نخهای تار و پود

در اغلب موارد با استفاده از ذره بین پود شمار می توان به آسانی بافت پارچه را تشخیص دادولی در مواردی که تراکم نخها زیاد و نخهای تار و پود تیره رنگ و یا دارای بافتهای پیچیده و غیر منظم باشد به راحتی نمی توان بافت پارچه را به وسیله ذره بین تشخیص داد

 لذا لازم است با استفاده از نمونه کوچک پارچه و مشخص بودن جهت تار و پود آن به ترتیب نخهای تار را از طرف چپ نمونه جدا و نحوه زیر و رو رفتن آنها را نسبت به نخهای پود تعیین کرد با استفاده از کاغذ طراحی و آنقدر این عمل را ادامه داد تا تکرار بافت مشخص شود برای تجزیه در هنگام تجزیه پارچه از نظر طرح بافت اگر پارچه متراکم و یا همزمانی  تشخیص طرح و ترسیم بافت مشکل بود میتوان از نفر دوم و یا ضبط صوت استفاده  کرد

 همچنین هر گاه تشخیص زیر و رو بودن نخهای تار و پود همرنگ و تیره مشکل بود می توان سرنخ تار ویا پود تیره داخل پارچه را به یک نخ طویل با رنگ روشن گره زده و سپس با بیرون کشیدن نخ تیره رنگ داخل پارچه و جایگزینی آن با نخی با رنگ روشن بطوریکه نخ روشن با نخ تیره جایگزین شود بطوریکه ساختمان و ترتیب نخها در پارچه تغییری نکند زیرو یا رو بودن آنرا می توان براحتی تعیین کرد  

پس از تعیین طرح بافت پارچه با توجه به امکانات فنی کارخانه نوع ماشین بافندگی و تجهیزات آن می توان در مورد امکان تولید پارچه مشابه تصمیم گیری نمود درمورد پارچه های طرح دار راه راه چهار خانه و غیره که در آن از نخهای تار و یا پود رنگی استفاده شده همزمان با تجزیه بافت لازم است که ترتیب رنگ بندی نخها در جهت تار ودر جهت پود دقیقا مشخص و هماهنگ با نقشه شروع بافت رنگبندی نخها نیز در روی کاغذ طراحی ودر کنار نقشه بافت معلوم گردد

لازم به ذکر است که نقطه شروع بافت و ترتیب رنگبندی نخها بایستی دقیقا مشابه آنچه در نمونه مورد تجزیه است باشد زیرا هر گونه تغییری که در این ترتیب داده شود احتمالا اثرات متفاوتی را روی پارچه ظاهر می سازد

 پس از مشخص شدن نوع بافت و تعداد نخهای تار و پود در یک تکرار بافت و با شمارش تعداد تکرار بافت در عرض سانتیمتر پارچه می توان تراکم تاری و پودی پارچه را محاسبه  کرد بدون آنکه نیازی به شمارش نخهای تار و پود به طور جداگانه باشد

انجام این امر در مورد پار چه هایی که تراکم زیاد دارند و امکان اشتباه  در شمارش نخها وجود دارد باعث سهولت کار و جلو گیری از بروز اشتباه می گردد در بعضی موارد که شمارش نخها و یا تعیین بافت پارچه در طرف روی پارچه دشوار باشد  می توان طرف پشت پارچه را مورد  استفاده قرار دادو بافت طرف روی پارچه را بر آن اساس مشخص نمود

آهار و مواد تکمیلی

جدا کردن و مواد تکمیلی از پارچه اهمیت بسزایی دارد وطراح بایستی قادر باشد که این عمل را در آزمایشگاه شیمیایی کوچکی که در قسمت طراحی است دقیقا انجام دهد تا نتیجه محاسبات و اعداد حاصل از تجزیه فنی پارچه و حتی الامکان نزدیک به خصوصیات نمونه اصلی باشد ۰

مواد آهار

آهار اضافه شده به نخ تار پنبه ای حدود ۱۰تا ۱۲از وزن آن را تشکیل می دهد ودر مورد الیاف مصنوعی معمولا کمتر از این مکقدار است مقدار آهارنخهای فیلامنت حدود ۴است معمولا تولید کنندگان نخهای فیلامنت ماده تکمیلی و مواد و چربی کمی به آنها اضافه می نماید تا باعث افزایش استحکام و آسانی بافت پارچه گردد نخهای تار دو و یا چند لا معمولا آهار داده  نمی شوند فقط ممکن است در مرحله چله پیچی با مواد نرم کننده آغشته گردند

تعیین درصد آهار نخ

برای تعیین درصد وزنی مواد آهار اضافه  شده  به نخ تار حدود ۵گرم نخ تار را از نمونه پارچه جدا کرده و پس از خشک کردن آنرا وزن سپس به وسیله مواد شیمیایی مناسب آهار گیری کرده و وزن نخ خشک بدون آهار را به دست آورده و سپس درصد آهار را نسبت به وزن نخ بدون آهار محاسبه می نماید با استفاده از آنزیمها میتوان مواد آهاری را که مبنای نشا سته ای دارند از نخ جدا کردولی برای آهار گیری نخهای فیلامنت به موادشیمیایی خاصی نیاز است

مواد تکمیلی پارچه

قبل از انجام هر نوع عمل تکمیل آهار نخ تار پارچه را به وسیله شستشو گرفته و آنرا آماده برای عملیات مختلف رنگرزی چاپو تکمیل می نمایند مواد تکمیلی که به پارچه اضافه می شود باعث افزایش وزن آن می گردد در مورد پارچه هایی که از نخ دولا یا چند لا بافته شده اند آهار گیری ضرورت ندارد در بعضی موارد نظیر پارچه لباس کار نه تنها  نیاز به گرفتن آهار نیست بلکه مواد تکمیلی زیادی نیز به پارچه اضافه می شود که با توجه به تجزیه و اطلاع از حدود مقدار اضافه وزن بایستی در محاسبات مربوط به نمره نخها منظور داشت  برای تعیین نمره دقیق نخها بایستی کلیه موادی که به عنوان

برگرفته از کتاب طراحی پارچه کامران متین

آموزش خیاطی

دپارتمان دوخت

ثبت نام آنلاین
برای بهره گیری از  مشاوره تخصصی رایگان با شماره ۸۸۸۳۴۲۸۴ تماس گرفته و یا عدد ۱ را به شماره ۰۹۱۰۹۱۰۲۴۴۰ پیامک نمایید.

تعداد ترم نام کارگاه تعداد ساعات تعداد جلسات ثبت نام
مقدماتی ترم یک الگوسازی و دوخت ۱ ۵۰ ساعت ۱۰جلسه ۵ساعته (۵۰ساعت) ثبت نام آنلاین
ترم دوم الگوسازی و دوخت ۲ ۵۰ ساعت ۱۰جلسه ۵ساعته (۵۰ساعت) ثبت نام آنلاین
پیشرفته دوره ضخیم دوزی (الگوسازی و دوخت مانتو٬کت٬پالتو٬بارانی) ۴۸ ساعت ۱۲جلسه ۴ساعته (۴۸ساعت) ثبت نام آنلاین
الگوسازی و دوخت لباس شب و عروس ۴۸ ساعت ۱۲جلسه ۴ساعته (۴۸ ساعت) ثبت نام آنلاین
نرم افزار مارولس و جمینی(برای طراحی الگو و طراحی لباس سه بعدی) ۴۸ساعت ۱۶ جلسه ۳ ساعته (۴۸ساعت) ثبت نام آنلاین