اسامی پارچه ها
نامگذاری پارچه ها بحثی گسترده است زیرا با توجه به متغییرهای فراوانی از قبیل تراکم تارها و پودها نمره و یا نمرات نخهای تارو پود نوع و درصد الیاف تشکیل دهنده نخها همچنین عرض وزن پارچه نوع نخهای تار و پود تعداد لایه ها ی پارچه رنگبندی تارها و پودها و سرانجام طرحهای مختلفی که ممکن است پارچه داشته باشد بی نهایت نوع پارچه می توان تولید گردد بنابراین نامگذاری تمامی پارچه ها با توجه به آنچه ذکر شد غیر ممکن است ولیکن می توانن از بین به یک نگرش کلی بسنده نمود باید اشاره کرد که نام گذاریهای مرسوم امروزی از روش کلی و دقیقی پیروی نکرده و عموما به مناسبتهای مختلف انجام گرفته است بدین معنی که برخی از اسامی بر گرفته از سیستم ریسندگی نخ بوده مثلا پارچه فاستونی که الهام گرفته از نخ تهیه شده در سیستم فاستونی بوده نام فاستونی که معادل فارسی ورستد بوده نام دهکده ای در فرانسه است که گروهی تولیید کننده پارچه در قرن 19از انگلستان به دهکده ای در فرانسه به نام ورستد مهاجرت کرده و این نوع پارچه علی الظاهر اولین مرتبه در ترکیه و بنام ورستد معروف شده است
پارچه کرپ که نام آن از نخ کرپ یا طررح کرپ گرفته شده ویا پارچه ساتن که نام آن مشتق شده از طرح بافت آن بوده و همچنین پارچه های تریکو که از سیستم و روش تولید آن الهام گرفته اند
اسامی پارچه ها در افواه مردم
پارچه نخی
هر نوع پارچه از جنس پنبه خالص را نخی می نامند پارچه های نخی ضخیمتر را بعلت شباهت زیاد با پارچه های کتانی به غلط کتانی هم اطلاق کرده اند
پارچه متقال
بطور عام هر پارچه خام را متقال و بطور خاص هر پارچه خام پنبه ای و یا مخلوط با الیاف مصنوعی عمدتا پلی استر و با طرح ساده را متقال می نامند
چیت
پارچه کم عرض ارزانقیمت پاپ شده با طرح تافته از جنس پنبه و یا مخلوط با پلی استر
چلوار
پارچه های پنبه ای سفید شده که سابق بیشتر برای ملحفه استفاده می شد و نیز هر پارچه پنبه ای ویا مخلوط با الیاف مصنوعی که فقط سفید گری شده را چلوار می نامند
فاستونی
پارچه مرغوب تهیه شده از الیاف پشم و پلی استر ریسیده شده در سیستم فاستونی عمدتا برای تهیه کت و شلوار مردانه
کرباس
به پارچه پنبه ای و یا مخلوط با الیاف مصنوعی و یا کنفی با طرح ساده که غالبا درشت بافت بوده اطلاق می گردد یا کفن
اسامی پارچه ها در متون ادبیات فارسی
پارچه کتانی راه راه برد یمانی معروف بوده است جمع آن ایراد با برود
پرنیان
پارچه ابریشمی گلدار لطیف
ترمه
پارچه شالی از الیاف پشم ظریف کرک ترمه کشمیر و کرمان معروف بوده است
شعر با فتح ش و سکون )
پارچه ابریشمی ساده مرغوب
دیبا
پارچه ابریشمی رنگ شده مرغوب
حریر
پارچه ابریشمی ظریف
کرباس
پارچه نخی دستباف ضخیم
پلاس
فرش گلیم و زیر انداز بدون خاب جامه پشمی ضخیم
جل
پالان و پوشاک احشام
ضمیمیه مد و مد گرایی
تا چند دهه پیش هر مدل لباس و کفش ومو و آرایش سالها تکرار می شد و مدلهای جدید را در ژورنالهاییی که بندرت از خارج وارد می شد می دیدیم اما امروزه اوضاع بکلی فرق کرده و مدلها ممکن است ماه به ماه و یا هفته به هفته تغییر نمایید بد نیست بدانیم براستی چه رخ می دهد
انگار خبر تازه ای شده است مصرف کنندگان هم درست نمی دانند رنگ سال و مد سال مشخص شده است مغازه ها پراز یک مدل جدید می شود وقتی یک مد مدل جدید می شود وقتی یک مد جدید مطرح می شود تمامی بوتیکها آن را عرضه می کننداز بالا تا پایین شهر طرفداران آن بخصوص در بین جوانان هر روز بیشتر می شود بدون انکه اکثرا بدانند این مدها از کجا آمده اند و منشا پیدایش آنها چیست و اصلا چرا می آیند قضیه چگونه شروع می شود آیا تمام بو تیک داران ویا تولیید کنندگان پوشاک همفکری کرده و مدل ویا رنگ پوشاک سال جدید راتعیین میکنند براستی مد چیست یکی از اساتید دانشگاه می گوید مد نمادی از وضعیت فرهنگی اجتماعی یک جامعه و نمادی از برداشت و دیدگاه مردم نسبت به آنست وی همچنین ظهور بعضی مدها را انتقاد نسبت به جامعه ونمادی از برداشت دیدگاه مردم نسبت به آنست وی همچنین ظهور بعضی مدها را انتقاد نسبت به جامعه می داند و با اشاره به جنبش اجتماعی غرب که بعدها شکل ظاهری آن تبدیل به مد شد می گوید در دهه 60یا 70جنبش انتقادی اجتماعی هیپی ها ودر دهه 80پانک ها و بعد ها رپ ها ایجاد شده اند که همگی به انحراف کشیده شده هاند وی معتقد است که جوانان توسط مد گرایی پبام خود را به جامعه می دهند مد متغییری است که بیشترین فراوانی را دارد به عبارت بهتر مد اتفاق و یا شرایطی زاست که مدام تکرار می شود مد بیشتر خاص افراد نوجو و نوگرا و جوان است هر چه سن بالاتر برود دامنه مدگرایی کمتر می شود می توان گفت که مد بشکلی بیانگر واقعیت تحول در پدیدهای مادی است و هرگاه در زمینه ظاهرسازی سرعت بیشتری بگیرد به شکل مد تجلی پیدا می کند جامعه ای بیشتر بدنبال مد حرکت می کند که اختلاف طبقاتی و فقر در آن کمتر باشد
از شنیدن کلمه مد اولین چیزی که به ذهن خطور می کند مقوله هایی نظیر طرح و رنگ لباس کفش عینک آرایش مو و امثالهم تداعی می شود حال آنکه این بخش کوچکی است و با نگرش عمیقتر متوجه می شویم که نوگرایی تمامی عرصه هایی تولید و تجارت و فرهنگ و …. را در بر گرفته است تمامی کالاهای مصرفی و حتی روشهای تولید آنها دچار تحول و تغییرات می شوند لوستر مبلمان اتو موبیل ظروف کامپیوتر هواپیما ها بسته بندیها یی محصولات اسلحه ها لوازم خانگی مصالح ساختمانی نظیر کاشی و شیر آلات کلید و پریز برق معماری خانه ها لباس و پارچه نرم افزار و خلاصه همه چیز دچار تحول و دگرگونی است
برگرفته از کتاب طراحی پارچه کامران متین